اختلاف پدرزن و مادرزن درباره داماد قاتل|دستور بازداشت صادر شد از کشف ۱۰۰۰ سکه عتیقه از یک کوله‌پشتی تا دستگیری قاچاقچی مسلح کشتار خرس در ایران برای دردهای بی درمان| روغن خرس ۳ میلیون تومانی کدام درد را دوا کرد؟ انهدام باند بزرگ قاچاق موادمخدر در شرق کشور| ۲۳۰۰ کیلوگرم موادمخدر کشف شد جزئیات غرق‌شدن دو نفر از عوامل یک سریال ایرانی | رؤیای نیمه‌شب ناتمام ماند توقیف تریلر حامل ۲۶ تن آرد قاچاق در مشهد (۹ خرداد ۱۴۰۳) سقوط مرد جوان در محل گودبرداری+تصاویر (۹ خرداد ۱۴۰۳) اطلاعیه اداره‌کل زندان‌های تهران در مورد فیلم جمعی از محکومان نسخه خونین مرد رمال برای نوعروس هفده‌ساله (۹ خرداد ۱۴۰۳) زمان پیش‌فروش بخش دوم بلیت‌های خرداد ۱۴۰۳ اعلام شد پویش«ضربان زندگی» در مشهد آغاز شد تصادفات رانندگی در جاده‌های خراسان‌رضوی ۱۰ نفر را روانه بیمارستان کرد (۹ خرداد ۱۴۰۳) برخورد شدید پیکان با ایستگاه اتوبوس ۲ مصدوم برجای گذاشت متهم به ۳۰ فقره زورگیری در مشهد دستگیر شد (۹ خرداد ۱۴۰۳) قتل سه عضو خانواده توسط پدر افسرده (۹ خرداد ۱۴۰۳) احداث باغ‌بام‌ مدرن‌ترین روش بهبود محیط زیست شهری عملکرد مثبت دولت سیزدهم در حل بسیاری از مشکلات کشور پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (چهارشنبه، ۹ خرداد ۱۴۰۳) | افزایش دمای مناطق گرمسیر استان تا ۴۰ درجه! اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد نجات‌بخش ۵ زندگی دیگر شد (۹ خرداد ۱۴۰۳) بانوان پیش از اقدام به بارداری از سلامت دهان و دندان خود اطمینان حاصل کنند
سرخط خبرها

قلعه قرن دهمی عَمرانی بدون حمایت بخش خصوصی فرومی ریزد

  • کد خبر: ۴۶۳۳۱
  • ۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۷
قلعه قرن دهمی عَمرانی بدون حمایت بخش خصوصی فرومی ریزد
از همان فاصله دور، خیال‌انگیز و وهمناک به نظر می‌رسید. عکاسمان که اصالتا اهل فیض‌آباد است، گفت نامش «قلعه عَمرانی» است و بچگی‌هایش هر بار که با پدر و مادرش از جاده گناباد رد می‌شدند می‌رفتند آن قلعه را می‌دیدند.
فاطمه خلخالی استاد | شهرآرانیوز؛ اصلا قرار نبود ما از آن قلعه متروک سر دربیاوریم. رفته بودیم روستای مِند گناباد و بعد از گرفتن گزارش، پیچیده بودیم سمت مشهد. حوالی ساعت ۴ بعدازظهر بود. میان خستگی و گرسنگی، بنا‌هایی گلی که در وسط بیابان قد برافراشته بودند و بر فرازشان بادگیر‌هایی هم دیده می‌شد، توجهمان را جلب کرد. از همان فاصله دور، خیال‌انگیز و وهمناک به نظر می‌رسید. عکاسمان که اصالتا اهل فیض‌آباد است، گفت نامش «قلعه عَمرانی» است و بچگی‌هایش هر بار که با پدر و مادرش از جاده گناباد رد می‌شدند می‌رفتند آن قلعه را می‌دیدند.
 
حدود یک کیلومتر از جاده اصلی فاصله داشت و آثارش دیده می‌شد. این‌طور شد که خودرو سر خم کرد سمت جاده فرعی سمت راست و توی خاکی رفت جلو تا کنار آن برج و بارو ایستادیم. پیاده شدن همانا و پیش‌رفتن همان. در برابرمان یک روستای متروک تمام‌عیار ایستاده بود با بنا‌های ریز و درشت خشتی که زخم و زیلی بودند.
 
یکی دیوارش نیمه‌فروریخته بود، یکی درگاهی‌اش، یکی طاقچه‌اش نیمه‌ویران بود و دیگری سقفش. می‌شد از میان دیوار‌های فروریخته عبور کرد و از این خانه به آن خانه شد. معماری و گچ‌بری‌های سنتی خانه‌ها آدم را به داستان‌ها و فیلم‌های تاریخی می‌برد، به قصه‌هایی که توی تاریکی کاروان‌سرا‌ها و سردابه‌ها و کنار حوضچه‌ها و حمام‌های قدیمی جان می‌گیرند. نه احدی آنجا بود و نه نشانه‌ای از زندگی باقی مانده بود.
 
دریغ از یک وسیله یا پارچه یا خرت و پرتی. معلوم بود اگر چیزی هم بوده به غارت رفته، حتی درِ خانه‌ها. فقط سکوت بود که میان خرابه‌ها حکمرانی می‌کرد. بادگیر‌های قلعه حکایت از تاب‌آوری زندگی در بیابان داشت و آن آب‌انبار بزرگ سمت راستمان، زندگی مردمان آنجا را جور دیگری معنا می‌کرد. آن‌قدر کوچه‌های پیچ‌درپیچ پیش پایمان بود که نمی‌دانستیم از کجا شروع کنیم و به کجا برویم. ما ۴ نفر اولش با هم بودیم، اما بعد به‌ناچار هر یک به سمتی رفتیم. در حقیقت، در روستای عمرانی و لابه‌لای تاریخی که هیچ نشانی از تمدن امروزی نداشت گم شدیم.
 
 

عمرانی منزل چه کسانی بوده است؟

روستای متروکه عمرانی در بیست‌کیلومتری شمال گناباد آن‌قدر جذاب و دیدنی بود که همه ما را دست‌به‌دوربین کرد، اما حالا که فیلم آن روز را نگاه می‌کنم، می‌بینم لنز دوربین در برابر آنچه با چشم دیدم خیلی ابتر است. به‌تن‌هایی راه افتاده بودم توی پیچ و تاب کوچه‌ها و از دل کوچه انداخته بودم توی خانه‌ها. از این اتاق به آن اتاق شده بودم و از دیدن آن همه تفاوتی که در معماری خانه‌ها وجود داشت شگفت‌زده بودم و مرتب از خودم می‌پرسیدم: اینجا چه بوده؟ خانه که بوده؟
 
بعضی خانه‌ها اشرافی بود و می‌شد فهمید محل سکونت ثروتمندان آن منطقه یا خان و خان‌زاده‌ها بوده است. جایی هم به دیوار بن‌بست رسیدم و وقتی خواستم برگردم گیج و منگ شدم. گوشی را که بستم، تازه به خودم آمدم و کمی ترسیدم. بچه‌ها را با صدای بلند صدا زدم، اما جوابی نشنیدم. شروع کردم به دویدن و همان‌جا بود که راننده‌مان به دادم رسید.
 
او بر بلندی‌ای ایستاده بود و اشاره کرد که آن ۲ نفر دیگر به سمت پشت حرکت کرده‌اند. یک دو مورد بنای مرمت‌شده هم دیدیم که نشان می‌داد میراث فرهنگی در اینجا کار‌هایی انجام داده است. بعد به شکل اتفاقی به تابلویی برخوردیم که رویش نوشته بود قدمت روستای عمرانی به قرن دهم هجری برمی‌گردد و الگویی از زندگی کهن کویری است، مجموعه‌ای متشکل از مسجد، حمام، آب‌انبار، کاروان‌سرا و رباط.
 
 

سازگاری عمرانی‌ها با طبیعت

عمرانی یا به قول گنابادی‌ها عمرونی اکنون در کنار راه ارتباطی شهرستان گناباد به تربت حیدریه قرار دارد. به گفته رجبعلی لباف خانیکی، باستان‌شناس و پژوهشگر خراسانی، روستای عمرانی تقریبا تا ۶۰ سال پیش مسکونی بوده و یک قنات هم داشته که گرفتار خشک‌سالی شده است. بعد از آن مردم به روستای دیگری در شمال شرق عمرانی به نام عزیز‌آباد مهاجرت کرده‌اند.
 
این باستان‌شناس عمرانی را متعلق به دورانی معرفی می‌کند که زندگی سنتی رواج داشته و فناوری هنوز شیوه زندگی را خیلی تغییر نداده بود. شکل‌گیری اتاق‌ها، کوچه‌ها و در کل معماری روستا نشان از سازگاری انسان با طبیعت دارد. به دلیل همین وضعیت خاص، لباف معتقد است این روستا می‌تواند الگوی بسیار مفیدی از فضای زندگی معاصر قبل از هجوم فناوری باشد: آنجا یک کویر مطلق بوده، یک منطقه برهوت بی‌آب‌و‌علف.
 
حالا مردم چند قرن پیش، آمده‌اند در چنین بیابانی یک زیستگاه ایجاد کرده‌اند. اینکار مستلزم اقدامات خیلی مهم از جمله تأمین آب است. با توجه به اینکه عمرونی به‌جز قنات ۳ آب‌انبار خیلی بزرگ دارد، این سؤال مطرح می‌شود که این آب‌انبار‌ها از چه منبعی پر می‌شدند.

خود لباف به سؤالش اینگونه پاسخ می‌دهد: مسلما آب قنات جواب‌گوی پرکردن آب‌انبار‌ها نبوده و تمهیداتی به کار می‌رفته است تا آب باران به داخل آب انبار‌ها هدایت شود. اگر هم این‌طور بوده که آب قنات به داخل مخزن آب انبار‌ها می‌ریخته و آن‌ها را پر می‌کرده، خود آن قنات یک شاهکار بوده. اصلا آب‌انبار جنوبی عمرانی آن‌قدر بزرگ است که شگفت‌زده می‌شوید این مخزن چگونه پرآب می‌شده! در هر ۲ صورت، تأمین آب آب‌انبار‌های آنجا یک شگفتی بوده است، چه از آب باران پر می‌شده چه آب قنات.
 
 

نیازی به بازسازی کل قلعه عمرانی نیست

ایجاد بادگیر‌های متعدد و سردابه‌ها و حوض‌خانه‌ها برای کاستن گرمای هوا در دل کویر از دیگر هنر‌های معماری این روستاست که لباف به آن اشاره می‌کند. همین جذابیت‌ها بر لزوم رسیدگی به این روستای متروک تأکید می‌کند: سامان‌دهی این روستا به عنوان یک الگوی سکونتی در ایران بسیار لازم و ضرور است، چه بخش خصوصی این کار را انجام بدهد چه دولتی. چون بازسازی روستا هزینه‌بردار است لازم نیست که بیایند همه روستا را مرمت کنند. فقط معابر و گذرگاه‌ها را خاک‌برداری کنند و به کف اصلی و اولیه برسانند تا درگاهی و ورودی خانه‌ها، مسجدها، حمام و دیگر مکان‌ها قابل مشاهده شود.
 
بعد از این، گردشگر می‌تواند بیاید و داخل معابر و گذرگاه‌ها و پیچ و تاب کوچه‌ها حرکت کند و آستانه در‌ها را ببیند. برای نمونه، یکی‌دو تا خانه هم مرمت شود یا بعضی جا‌ها که ارزش این را دارند که به یک واحد پذیرایی یا استراحت گردشگر تبدیل شوند بازسازی شوند. در این صورت، یکی از گردشگاه‌های بسیار خوب و مفهومی در جنوب خراسان باز می‌شود که می‌تواند در زمانی کوتاه، هزینه و سرمایه صرف‌شده را هم برگرداند.
 
برای رسیدن به این مرحله و بهره‌برداری از جاذبه‌های روستای عمرانی، باید کار کارشناختی انجام شود. یعنی معمار و باستان شناس و شهرساز و متخصص گردشگری بنشینند و هم‌فکری کنند تا ببینند به چه اندام‌هایی از این روستا باید رسیدگی شود و معابر را چگونه پاک کنند تا به یک گردشگاه تبدیل شود. لباف در این‌باره می‌گوید: بعضی جا‌ها را با فناوری امروز می‌توان کاملا تثبیت کرد، مثلا بادگیر‌ها و دیوار و برج و بارو‌های باقی‌مانده را. دستی روی سر و صورتش بکشند و آن را به جاذبه گردشگری تبدیل کنند. در همین وضعیت فعلی‌اش هم واقعا یک جاذبه است، اما به حالت خودش رها شده است.
 
 

مردم از دل خرابه‌ها به گذشته می‌روند

لباف این نکته مهم را گوشزد می‌کند که نباید تصور کنیم آثار باستانی حتما باید بازسازی شوند بلکه باید در همان وضع فعلی حفظ شوند: اگر به کشور‌هایی مثل ایتالیا، یونان و ترکیه بروید که از صنعت گردشگری درآمدزایی می‌کنند، می‌بینید که آثار باستانی‌شان را بازسازی نکرده‌اند. در بعضی خرابه‌های شهر رم فقط ۲ تا آجر روی هم است و شالوده دیوار‌ها و ستون‌ها و طاق‌ها و دیوار‌ها شکسته، ولی همان‌جا‌ها از حضور گردشگر غلغله است. مردم از طریق همین خرابه‌ها با گذشته ارتباط می‌گیرند و فضا را درک می‌کنند.
 
عمرانی جاذبه‌های گردشگری بسیار زیادی دارد. نحوه شکل‌گیری ایوان‌ها و ایوانچه‌ها و طاق‌های یکی از مساجدی که در قسمت جنوبی روستا هست به گفته لباف چنان باشکوه و زیبا و استثنایی است که اگر بازسازی شود می‌تواند یکی از زیباترین مساجد جنوب خراسان باشد. ساختار این بنا نشان می‌دهد که متعلق به دوره تیموریان است. کاروان‌سروای بسیار باعظمتی از نوع تابستانی و باز و چهارایوانی هست که آن هم به دوره صفوی تعلق دارد.
 
به گفته این باستان‌شناس، از کاروان‌سرا‌ها و منازل اصلی آن دوره بوده که در سفرنامه‌ها هم از آن نام برده شده است: متأسفانه حدود یک‌چهارم از این کاروان‌سرا باقی مانده است و بقیه آجرهایش را برده‌اند و تخربیش کرده‌اند.
 
لباف به حمام روستا به عنوان دیگر جاذبه گردشگری اشاره می‌کند که در کنارش آب انباری وجود دارد. تا حدود ۲۰ سال پیش کتیبه‌ای بالای این آب‌انبار وجود داشته که به سرقت رفته است. لباف که در همان زمان، کتیبه را دیده بوده، براساس شعری که بر آن نوشته شده بوده، قدمت حوض و مسجد و حمام را که در کنار هم ساخته شده‌اند و هم‌چنین قدمت خود آب‌انبار را به دوره شاه عباس اول صفوی منسوب می‌کند.
 
متن شعر این بوده:، چون شاه محمد آمد از بیت حرام/ کرد این سه مقام را به یک جای تمام/ برداشت خرد آب ز حوض و تاریخ/ جست از رقم مسجد و حوض و حمام. این پژوهشگر توضیح می‌دهد: «بیت آخر ماده‌تاریخ اثر است و اگر ۳ کلمه بیت آخر، یعنی «مسجد»، «حوض» و «حمام» را با حروف ابجد با هم جمع کنیم می‌شود ۱۰۳۰ که دوره شاه عباس اول صفوی است و اگر واو‌ها را هم اضافه کنیم، یعنی «مسجد و حوض و حمام» را با حروف ابجد با هم جمع کنیم، می‌شود سال ۱۰۴۲، یعنی دوره شاه صفی، که من تصور می‌کنم احتمالا همان اولی درست باشد.

جز این‌ها ۲ آب‌انبار دیگر هم هست، یکی در میانه عمرانی، یکی هم در سمت جنوب عمرانی که هردو دارای مخزن‌های بسیار بزرگ هستند. به گفته لباف، آب‌انبار جنوبی با توجه به شیوه معماری و ابعاد آجر‌ها و عظمت و استقامتی که دارد، احتمالا مربوط به دوره سلجوقی است.
 
ویرانه‌هایی از آبادیِ کویر
 
 

رهاشدن عمرانی افسوس گردشگرهاست

در کنار مسجد روستا، خانه‌ای اشرافی قرار دارد که داخل یکی از تالار‌های وسیعش، حوضخانه‌ای هست و در صورت بازسازی، می‌تواند به چایخانه و محل استراحت گردشگر تبدیل شود. لباف در ادامه صحبت از جاذبه‌های گردشگری، از منطقه اعیان‌نشین روستا صحبت می‌کند، منطقه‌ای به نام ارگ که در میانه عمرانی قرار دارد و با برج‌ها و بارو‌ها و ساختار خاصش از بقیه روستا جدا شده و خانه‌های وسیع و اشرافی را در دل خود دارد. از این‌ها گذشته، فضا‌های داخل خود خانه‌ها همچون سیلو‌های گندم، طاقچه‌ها، تزیینات گچی و ساختار سقف‌ها می‌توانند زیستگاهی زیبا را پیش چشم گردشگر ایرانی و خارجی بگذارند. لباف می‌گوید: من، خودم، بار‌ها گردشگر را آنجا برده‌ام و هربار درباره روستا به آن‌ها توضیح داده‌ام، لذت برده‌اند و افسوس خورده‌اند که چرا عمرانی به این شکل رها شده است و سخنی از جایی برنمی‌خیزد.
 
ویرانه‌هایی از آبادیِ کویر
 
به اعتقاد لباف، احتمالا اوج آبادی روستا مربوط به دوره صفوی، یعنی قرن دهم و یازدهم، بوده است: احتمال می‌رود که در دروه سلجوقی فقط یک انبار آنجا بوده، مثل همه آب‌انبار‌هایی که در مسیر راه‌ها هست. اما احتمالا چنان اهمیت و جاذبه داشته که اطرافش روستای عمرانی شکل گرفته است. در آمار نفوس و مسکنی که در سال ۱۲۹۶ هجری قمری (زمان قاجار) در ارتباط با خراسان گرفته شده و بخشی از آن مربوط به بلوک گناباد است، به قریه عمرانی اشاره و در آنجا نوشته شده است: از قنات مشروب می‌شود. سواره دیوانی ۳ نفر دارد. هوایش معتدل است. جدیدالنسق است. ۲۰ خانه دارد و عدد نفوس ۱۷۰ نفر و ۴۰ خانوار دارد. این وضعیتی است که آن موقع، گزارش شده و نشان می‌دهد در مقایسه با زمان خودش، روستای بزرگی بوده. اما به نظر من، وسعت و جمعیتش در دوران صفوی بیش از دوره قاجار بوده است.
 
 

مشکلات حقوقی و اعتباری موانع بهره‌برداری از روستای عمرانی است

در تکمیل گزارش، با رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان گناباد گفتگو کردیم. علیرضا شناسایی، تعبیر «کلکسیون معماری کویر» را برای قلعه عمرانی به کار می‌برد و اظهار می‌دارد که از مهاجرت ساکنان هنوز ۱۰۰ سال نگذشته و صاحبان بعضی منازل روستا هنوز زنده هستند. او اطراف قلعه عمرانی را نیز پدیده‌ای طبیعی و میراثی بسیار بااهمیت قلمداد می‌کند و می‌گوید: طبق بررسی‌هایی که انجام داده‌ایم، جاده سنگی‌ای که در پشت قلعه عمرونی قرار دارد و احتمالا به سمت خراسان جنوبی می‌رفته، مربوط به دوران ساسانی است و تا زمان صفوی هم فعال بوده است. گذشته از این جاذبه، خود ماسه‌های بادی و تپه‌های ماسه‌ای از دیگر ظرفیت‌های گردشگری کویری است.
 
رئیس اداره میراث فرهنگی گناباد، در ادامه مسیر جاده سنگی، از کال شور نام می‌برد که هم از نظر گردشگری کشاورزی (پرورش میگو و آرتمیا) بااهمیت است و هم به دلیل آب‌درمانی، در حوزه گردشگری سلامت مورد توجه است. شناسایی بیان می‌کند: مسیر عمرانی را که ادامه بدهیم، به محوطه‌های تاریخی تپه‌حصار و منطقه غور عمرانی می‌رسیم که مربوط به دوران اشکانی است و در آن زمان، مرکز تمدنی فعالی بوده است.

از آنجا که کل بافت تاریخی قلعه عمرانی ثبت ملی نشده و فقط بخشی از آن، از جمله حمام و کاروانسروا و آب‌انبار به ثبت رسیده است، در چند سال اخیر به صورت تک‌بنا بازسازی شده است. شناسایی دراین‌باره می‌گوید: بخش‌هایی مثل برج و کاروان‌سرا که در اختیار میراث فرهنگی بوده، تاکنون در حد استحکام‌بخشی مرمت شده است.
 
به گفته او، بیش از یک دهه قبل، پیشنهاد‌هایی مبنی بر تبدیل روستای عمرانی به شهرک سینمایی به صداوسیمای ملی مطرح می‌شود که به دلیل به‌صرفه نبودن، پذیرفته نمی‌شود: به‌تازگی بحث گردشگری کویر برای منطقه عمرانی مطرح شده است. از سمت بخش خصوصی پیشنهاد‌هایی شده است که این منطقه با هدف کمپ گردشگری کویر استفاده شود. این بهترین گزینه است، اما ۲ مشکل سر راه وجود دارد.
 
ویرانه‌هایی از آبادیِ کویر
 
نبودن اعتبارات دولتی اولین مشکلی است که مانع سامان‎دهی مجموعه عمرانی است. به همین دلیل میراث فرهنگی تمایل دارد این کار به بخش خصوصی واگذار شود. یک مشکل حقوقی هم وجود دارد که رئیس اداره میراث فرهنگی گناباد درباره‌اش بیان می‌کند: بیش از ۷۰ خانه مالک خصوصی دارد که ما چند جلسه با صاحبان زنده و وارثانشان داشته‌ایم، اما آن‌ها حاضر به فروش نیستند و قصدشان اجاره دادن به سرمایه‌گذار است. از طرفی، سرمایه‌گذار خصوصی هم در صورتی پا پیش می‌گذارد که وضعیت مالکیت برایش روشن باشد. او نمی‌آید روی ملک اجاره‌ای سرمایه‌گذاری کند. ما نه می‌خواهیم مردم متضرر شوند نه سرمایه‌گذار. باید یک توافق دوطرفه بینشان برقرار شود و به نظر می‌رسد بهترین راه این است که بخش خصوصی شرکت تعاونی گردشگری کویر تشکیل دهد. یعنی مردم منطقه را سهام‌دار خود کند و از محل درآمد، سودی به آنان بپردازد.

باتوجه به اینکه قلعه عمرانی فاصله چندانی با جاده اصلی گناباد به مشهد ندارد و در نزدیکی پاسگاه قرار گرفته است، در صورت پیدا شدن سرمایه‌گذار خصوصی، به‌آسانی می‌تواند صاحب برق و تلفن و آب شیرین، و به عنوان جاذبه گردشگری، قابل بهره‌برداری شود. گردشگران می‌توانند شب را در روستای عمرانی اقامت کنند و به رصد ستارگان کویر بپردازند.
 
برای روشن‌شدن بهتر وضعیت آینده روستای عمرانی با فرماندار شهرستان گناباد نیز چند جمله‌ای گفتگو کردیم. حامد قربانی با یادآوری این موضوع که شهرستان گناباد با بیش از ۱۴۷ اثر تاریخی ثبت‌شده و تعداد زیادی آثار تاریخی که در شرف ثبت است، منظقه جغرافیایی متفاوت و جذابی در حوزه گردشگری به شمار می‌رود افزود: تاکنون اقدامات زیرساخت خوبی در این حوزه در سطح شهرستان انجام شده است.

او درباره وضعیت روستای عمرانی بیان کرد: خانه‌های این روستا مالکانی دارد که اکنون در عزیز‌آباد مستقر شده‌اند. ما چند نوبت تقاضا کردیم که برای تعیین تکلیف اماکنشان بیایند و حتی اگر شده به صورت مشارکتی، وارد همکاری شوند، اما متأسفانه تا این لحظه راضی نشده و پای کار نیامده‌اند و ما نتوانسته‌ایم از این ظرفیت گردشگری استفاده کنیم.
 
فرماندار شهرستان گناباد با تأکید بر این موضوع که «ترجیح می‌دهیم شرکت‌های خصوصی روی جاذبه گردشگری روستای عمرانی سرمایه‌گذاری کنند» افزود: بار‌ها اعلام آمادگی کرده‌ایم که شرکت‌های گردشگری خصوصی حضور پیدا کنند و ما تسهیلات لازم را برایشان فراهم می‌کنیم و حتی اگر لازم باشد مشارکت اهالی را جلب می‌کنیم. در هر صورت، پیگیری این موضوع در دستور کار شهرستان قرار دارد. علاوه بر روستای عمرانی، موارد میراثی متعدد دیگری هم در شهرستان گناباد هست که هم‌زمان آن‌ها را نیز پیگیری می‌کنیم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->